جدول جو
جدول جو

معنی دخت مریم - جستجوی لغت در جدول جو

دخت مریم(دُ تِ مَ یَ)
پوست درخت سنبهالوه چهال. سنبالوکی. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درخت مریم
تصویر درخت مریم
درخت خرمایی که خشک بود و برای حضرت مریم از نو سبز و بارور شد، نخل مریم
فرهنگ فارسی عمید
(دُنَ / نِ یِ مَ یَ)
بیخ درختیست که بر هیأت خرد باشد و شاخ و ساق او به زمین نزدیک بود و منبت او در نواحی کوفه بود و به وادی طرب بسیار بود و او را در بخور اطفال بکار برند و بعضی او را بخور مریم گویند. (ترجمه صیدنۀ ابوریحان)
لغت نامه دهخدا
(نَ لِ مَرْ یَ)
عبارت از نخلی است که چون حضرت مریم در زمان تولد عیسی علیه السلام از درد زه بیقرار شده در صحرا زیر درخت خرما که خشک بود رفت از برکت آن عفیفه درخت مزبور سبز شد. (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (فرهنگ نظام) :
به نامت که زد دست در شاخ خشک
که چون نخل مریم نیاورد بر.
مسعودسعد.
مأخوذ است از این آیۀ سورۀ مریم: و هزی الیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیاً. (قرآن 25/19)
لغت نامه دهخدا